داستان واقعی:
مشتری که کاملا برافروخته شده بود دلیل عصبانیت خود را با نشان دادن کرهی محلیای که بسیار هم خوب به نظر میرسید برای دیگر مشتریان توضیح میداد. “آخه من چه جوری اینو جلوی 15نفر مهمانم بگذارم، این حتی برای ۵ نفر هم کافی نیست. هر چی میگم که کمه میگه به من گفتن که باید وزنش مشخص باشه.” و در حالی که ظرف کره را به بقیهی مشتریها نشان میداد پرسید: “اصلا به نظر شما این برای 15 نفر کافیه؟”
در این زمان مدیر رستوران از داخل آشپزخانه وارد ماجرا شد و از مشتری پرسید که مشکل چیست و پس از شنیدن ماجرا کره را از مشتری گرفت و داخل یخچال گذاشت و ۱۵ عدد کرهی پاستوریزهی بسته بندی شدهی 10گرمی به جای آن به مشتری داد.پس از آن که مدیر ظرف کره ی محلی را بر روی ترازو قرار داد و وزن 175گرم بر روی ترازو نمایان شد، از مشتری پرسید به نظر شما 175گرم از 150گرم بیشتر نیست ؟
در علم اقتصاد رفتاری موضوعی تحت عنوان”Partitioning” یا بخشبندی وجود دارد. این مفهوم بیان میدارد که میزان مصرف موارد مختلف، از پول و سهام گرفته تا خورد و خوراک را، میتوان با بخشبندی مناسب کنترل کرد یا حداقل بر روی آن اثر گذاشت. تحقیقات بسیار زیادی بر روی تاثیر اندازهی ظرف غذا و قاشق بر روی مقدار مصرف انجام شده و همهی آنها اثر مستقیم اندازه بر روی مصرف را نشان داده است.
همیشه به مردم توصیه میشود که همهی پول و درآمد خود را در یک حساب نگه ندارند و تقسیم بندیهایی را هم از لحاظ زمان هزینه و هم از لحاظ نوع هزینهای که میخواهند انجام دهند بر روی پول خود انجام دهند و آن را بخشبندی کنند.
شرکتها با نوع بستهبندی و تعداد کالاهایی که در یک بسته قرار میدهند میتوانند تاثیر بسیار زیادی بر میزان مصرف ما بگذارند. به عنوان مثال بطریهای یک و نیم لیتری نوشابه را در نظر بگیرید، اگر حجم این بطریها یک لیتر بود احتمالا میزان مصرف نوشابه کاهش چشمگیری پیدا میکرد. همچنین اگر بستههای سیگار شامل تعداد کمتری سیگار بودند، احتمالا فروش و مصرف دخانیات کاهش پیدا میکرد
مشکل پیش آمده در رستوران هم دقیقا همین مفهوم را نشان میداد. تقریبا از نظر همهی مردم بستههای کرهی 10گرمی برای یک نفر کافی است اما شاید بسیاری نتوانند قبول کنند که 150گرم کرهی بستهبندی نشده برای 15نفر کافی باشد.